محرم و امام حسین (ع)
منیره کامران | شنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۲، ۰۴:۰۴ ب.ظ
حسین بیشتر از آب، تشنه لبیک بود افسوس که به جای افکارش زخم های تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند.
نه این که نباید برای مظلومیت حسین و اهل بیتش گریست؛
نه این که نباید برای لب های تشنهی علی اصغر گریه نکرد؛ یا این که کودکان خیام حسین که زیر شلاق اشقیا خرد میشدند و هیچکس نبود تا آنها را در پناه خود گیرد، مگر میتوان از یاد برد؟
یا این که مگر میشود آن روز را از یاد برد که عباس چگونه خود را به نهر علقمه رساند و مشکهای عشق را پر کرد از آب، اما جرعهای ننوشید از آن؛
چرا که زنان و کودکان تشنهاند، زنان خیمهگاه دیگر نمیدانند با کودکان تشنه چه کنند. لبیک یعنی این....... مگر میشود آن همه قساوت را فراموش کرد، اصلاً مگر تاکنون فراموش شده است؟!
میتوان علی اصغر را از یاد برد؟ آن هنگام که حسین علی اصغرش را بر روی دست به سوی سپاه یزید برد و جرعه آبی خواست برای کودک شش ماهاش، با تیر سه شعبه پذیراییاش کردند و میدانست که اینگونه میشود. اما حسین بیشتر از آب، تشنهی لبیک بود... لبیک یعنی هنگامی که حسین یارانش را دور خود جمع میکند در سیاهی شب؛ به آن جماعت میگوید که قرار است چه شود. آنها که میمانند لبیک گفتهاند؛ بدا به حال آنها که رفتند.
لبیک یا حسین یعنی جان را فدای حسین کردن؛ لبیک یا حسین یعنی بیقرار شدن؛ یعنی بدرقه کردن به سوی رهایی و پرواز و آنگاه که پیکرش را برای مادر میآورند بگوید؛ مرا پیش فاطمه زهرا(س) رو سفید کردی؛
حسین فرزند مکتبی است که هنرِ خوب شهید شدن را خوب آموخته بود و شهادت جنگ نیست، رسالت است، پیام است. و آن جمله زیبا که گفته است
«حسین بیشتر از آب، تشنه لبیک بود، افسوس که به جای افکارش زخمهای تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند» .
- ۹۲/۰۸/۱۸