پایگاه اطلاع رسانی حقوق

مشاوره حقوقی عدل گستر منیره کامران

پایگاه اطلاع رسانی حقوق

مشاوره حقوقی عدل گستر منیره کامران

خدایا همواره تو را سپاس می گذارم ، که هر چه در راه تو و در راه پیام تو پیشتر می روم و بیشتر رنج می برم ، آنها که باید مرا بنوازند ، می زنند ، آنها که باید همگامم باشند ،سد راهم می شوند، آنها که باید حق شناسی کنند ،حقکشی می کنند، آنها که باید دستم را بفشارند ، سیلی می زنند ، آنها که باید در برابر دشمن حمله کنند ، پیش از دشمن حمله میکنند و آنها که باید در برابر سم پاشی های بیگانه ستایشم کنند ، تقویتم کنند، امیدوارم کنند و تبرئه ام کنند ، سرزنشم می کنند ، تضعیفم می کنند ، نومیدم می کنند ،متهمم می کنند، تا در راه تو از از تنها پایگاهی که چشم یاری دارم و پاداشی ،نومید شوم ، چشم ببندم ، رانده شوم …تا تنها امیدم تو شود چشم انتظارم تنها به روی تو باز ماند ، تنها از تو یاری طلبم ، تنها از تو پاداش گیرم ، در حسابی که با تو دارم شریکی نباشد تا :

تکلیفم با تو روشن شود ، تا تکلیفم با خودم معلوم گردد تا حلاوت اخلاص را که هر دلی اگر اندکی چشید ، هیچ قندی در کامش شیرین نیست _ بچشم .


نویسندگان
آخرین نظرات

۷ مطلب در دی ۱۳۹۲ ثبت شده است

واژه نامۀ حقوقی

منیره کامران | دوشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۲، ۰۹:۴۸ ب.ظ

واژه نامۀ حقوقی

 

(الف)
اباحه
اجازه تملک یا ارتکاب فعل یا معرف و گرفتن چیزی است.مشترک دانستن املاک و اموال.
ابراء
چشم پوشی اختیاری بستانکار از طلب خود.
اتلاف
از بین بردن مال دیگری کلاً یا بعضاً به طوریکه فعل منشأ اتلاف بوسیله خود فاعل به هدف هدایت شده باشد.از بین بردن یا معیوب ساختن مال غیر بطور مستقیم بدون تقصیر یا با تقصیر.
اثاث البیت
اشیاء منقولی که مخصوص استعمال منزل است و یا جزء تجملات خانه است. کالای خانه وسایل منقول زندگی، وسایل تجملی خانه.
اثبات
مرحله علم به چیزی را مرحله اثبات آن چیز نامند.
اجاره
عقدی است که بموجب آن یک طرف منفعت عین یا نیروی کار خود را در ازای اخذ اجرت معامله می‌کند.
اجاره بها
مال الاجاره اجرت و عوض منافع مالی که بموجب عقد اجاره معین می‌شود.
اجاره معاطاتی
اجاره‌ای است که ایجاب و قبول آن غیرلفظی باشد.
اجاره نامچه
سند اجاره را گویند.
اجازه
اظهار رضایت شخصی که قانون رضای او را منشأ تأثیر عقد یا ایقاعی دانسته است که از دیگری صادر شده است.
اجرت المثل
اگر کسی از مال دیگری منتـفع شود و عیـن مال باقی باشد و برای مدتی که منتفع شده بین طـرفین، مال الاجاره‌ای معین نشده باشد؛ آنچه که بابت اجرت منافع استیفاء شده، باید به صاحب مال مزبور بدهد اجرت المثل نامیـده می‌شود. مبلغی است که پس از انقضای مدت اجاره از روی شواهد و نظایر شیئ مورد اجاره تعیین می‌شود.
  • منیره کامران

طلاق های عجیب و خنده دار

منیره کامران | جمعه, ۲۰ دی ۱۳۹۲، ۰۹:۴۹ ب.ظ

               

طلاق های خنده دار در ایران

طلاق‌های عجیب و خنده‌دار

 بررسی در مورد پرونده‌های طلاق در یک سال گذشته، مشخص شده که برخی از این تقاضاها دلایل بسیار پیش‌پاافتاده و حتی عجیب و خنده‌دار دارند.

هنوز کارد به استخوانشان نرسیده است؛ مجال زندگی آن‌قدر هم که فکر می‌کنند تنگ نشده؛ نه مشکلی ریشه‌ای دارند نه معضلی غیرقابل حل؛ فقط بی‌حوصله‌اند، عجول و کم‌طاقت.گاهی هم خصلت‌های عجیب دارند و انتظارات عجیب‌تر.این طور می‌شود که بعد از دعوا و جار و جنجال، قهر و دلخوری و شکستن ظرف و ظروف خانه بر سر هم، راهی دادگاه می‌شوند.می‌روند تا غیرمعمول‌ترین تقاضاهای طلاق را بنویسند و عجیب‌ترین جدایی ها را رقم زنند.

با بررسی در مورد پرونده‌های طلاق در یک سال گذشته، مشخص شده که برخی از این تقاضاها دلایل بسیار پیش‌پاافتاده و حتی عجیب و خنده‌دار دارند.هرچند تعداد این تقاضاها روز به روز زیادتر می‌شود اما بسیاری از آن‌‌ها بیشتر به شوخی شبیه‌اند تا واقعیت.برخی از این تقاضاها منجر به صدور حکم طلاق می‌شوند و تعدادی هم نمی‌شوند؛ اما همه آن‌ها یا تعجب‌آورند یا خنده‌دار.

ترس از صاحب‌خانه

روز جمعه، مردی به دادگاه خانواده شهید محلاتی مراجعه کرد و دادخواست طلاق خود را به قاضی یکی از شعب ارائه داد.این مرد بیان کرد که پس از گذشت هشت سال از زندگی مشترک، هنوز مستأجر است و همسرش اجازه خرید خانه را به او نمی‌دهد؛ چرا که معتقد است که نباید پول‌هایشان را خرج خرید خانه کنند و بهتر است پولی که جمع آوری کرده‌اند را در بانک بگذارند.این مرد گفت که من همیشه در زندگی کوتاه آمده و هر کاری همسرم می‌خواهد، انجام می‌دهم، ولی دیگر از این وضع خسته شدم.

کشف بیماری بعد از ۵ سال

زنی ۲۵ ساله در حضور قاضی دادگاه خانواده اظهار کرد که شوهرش بیماری داشته و آن را مخفی کرده بوده است.این زن بعد از گذشت ۵ سال از زندگی تازه متوجه شده بود که پای راست شوهرش کوتاه است و در این مدت همسرش او را فریب داده است.او پافشاری می‌کرد که این موضوع برایش غیرقابل تحمل است، در حالی که در این مدت از اعتیاد شوهر به موادمخدر شیشه اطلاع یافته اما گویا ناراحت نشده است.

زنی که راننده تاکسی شد

در اردیبهشت ماه سال جاری، مردی که همسرش راننده تاکسی شده است، با طرح این ادعا که روحیات زنانه همسرش از بین رفته، دادخواست طلاق داد.این مرد ۶۰ ساله در مقابل رئیس شعبه دادگاه خانواده مدعی شد از زمانی که همسرش راننده تاکسی شده، همه رفتارهایش تغییر کرده و اگر بر خلاف عقیده او صحبت شود، مرد را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد.

سن دروغین

مردی جوانی که مدعی بود همسرش در زمان ازدواج سن واقعی‌اش را به وی نگفته است، با حضور در دادگاه خانواده درخواست طلاق کرد.این مرد به رییس دادگاه گفت: «زمانی که من به خواستگاری همسرم رفتم، وی سن خود را ۱۸ سال معرفی کرد، در حالی که سن واقعی‌اش بیشتر بود.» وی بیان کرد که به دلیل اعتماد هیچ‌گاه شناسنامه همسرش را ندیده بود، اما پس از گذشت دو سال اتفاقی این شناسنامه را دیده و سن واقعی وی را فهمیده است.

این مرد جوان تأکید می‌کرد که نمی‌تواند با کسی که درباره‌ چنین مساله‌ مهمی دروغ گفته، زندگی کند.

معضل ناهار خوردن با مادرشوهر

زنی ۲۲ ساله که تنها ۱۰ ماه از زندگی مشترک را تجربه کرده بود، در دادگاه اعلام کرد که نمی‌خواهد هر روز با مادر شوهرش ناهار بخورد و از این رو تقاضای طلاق دارد.وی بیان کرد که از اول زندگی با همسرم شرط کرده بوده است مادرش به طور مداوم در خانه آن‌ها حضور نداشته باشد و او این قول را داده بود، اما الان زیر قولش زده است.این خانم ۲۲ ساله که ادامه این وضع را غیرقابل تحمل می‌دید بر صدور حکم طلاق اصرار داشت.

مردی که ۱۵ سال کتک می‌خورد
«وقتی در را باز کردم، همسرم با چماق به طرفم حمله‌ور شد، من که دو پا داشتم، دوپای دیگر قرض کردم و به خانه مادرم پناه بردم».این بخشی از اظهارات مردی بود که برای رهایی از دست همسرش به دادگاه خانواده پناه برده بود.وی اظهار داشت که پیش از این یک بار دیگر به دادگاه مراجعه کرده بود اما چند روز بعد از دادگاه همسرش استکان چای داغ را روی صورتش پاشیده و با خونسردی گفته بود: «این کار را کردم تا یاد بگیری دیگر برای فرار از زندگی و مشکلات به فکر طلاق و دادگاه نباشی!»
مرد ادعا کرد که بعد از ۱۵ سال بر سر هر مسأله کوچکی مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد؛ به طوری که هیچ جای سالمی در بدنش نیست و همه‌ اعضای بدنش حداقل یک بار زیر ضربه‌های سنگین مشت و لگد همسرم شکسته است.

طلاق از شوهر فوتبال‌دوست
زن جوانی هم به خاطر علاقه شوهرش به تماشای مسابقات فوتبال باشگاه‌های ایرانی و اروپایی خواستار طلاق شد.این زن دادخواست طلاق خود را اینگونه مطرح کرد: «همسرم تمام وقت خود را صرف دیدن برنامه فوتبال می‌کند و هیچ توجهی به من نمی‌کند.من از این وضع خسته شده‌ام.زیرا او هر وقت به خانه می‌آید فقط فوتبال می‌بیند.»

شغل بی‌کلاس همسر
زنی به دلیل بی‌کلاسی شغل شوهرش خواستار طلاق شد.وی با حضور در شعبه ۲۶۸ دادگاه خانواده ۲ درخواست طلاق خود را ارائه کرد و گفت: «۱۰ سال پیش زمانی که با همسرم ازدواج کردم، کارمند یک شرکت خصوصی بود اما بعد از چند سال اخراج شد و مدتی بیکار بود تا اینکه در گاراژ یکی از دوستانش به طور موقت مشغول به کار شد.همسرم قرار بود به طور موقت در آن گاراژ راننده کامیون باشد و به دنبال شغل بهتری از لحاظ موقعیت اجتماعی باشد اما او سراغ کار دیگری نرفت و همین شغل جایگزین شغل اصلی او شد.»

جدایی یک پزشک و یک پرستار به خاطر بیماری فرزند
یک پزشک به دلیل این که دخترش دچار بیماری هویت جنسی است و کارهایی می کند که حتی او را می‌ترساند به دادگاه رفت و تقاضای طلاق از همسر پرستارش را ارائه داد.وی مدعی شد: دخترمان به دلیل بیماری‌‌ای که دارد، ظاهر پسرانه درست می‌کند و کارهای خطرناک می‌کند.من واقعا از این وضع خسته شدم.همسرم به جای اینکه در این لحظات کنار من باشد، مرا ترک کرده است.

طلاق به خاطر مهمانی
شرکت زنی در پارتی باعث شد شوهرش پنج ماه بعد از ازدواج به دادگاه خانواده برود و خواستار جدایی از او شود.این مرد به قاضی شعبه ۲۳۵ گفت: همسرم زن خوبی است اما چون در میهمانی‌هایی که مطابق میل من نیست، شرکت می‌کند دیگر حاضر نیستم با او زندگی کنم.

طلاق هم‌زمان سه هوو
یکی از عجیب‌ترین طلاق‌ها نیز مربوط به مردی بود که می‌خواست سه زنش را هم‌زمان طلاق دهد.وی گفت که زن اولش باردار نمی‌شد و به همین دلیل دوباره ازدواج کرده، ولی از شانس بد همسر دومش نیز به همین مشکل مبتلا بوده است.به این دلیل همسر سومی اختیار کرد.همسر سوم بچه‌دار شد و خدا ۲ پسر به وی داد که یکی از آنها نابینا بود، در این حین این زن نیز دچار یک بیماری خونی بسیار وخیم شد.
همسران محمد همه از وی راضی بودند و با هم زندگی می‌کردند، ولی خودش می‌گفت دیگر حوصله تحمل این زجرها و بدشانسی‌ها را ندارد و می‌خواهد تنها زندگی کند.

این موارد تنها تعدادی محدود از پرونده‌های عجیب طلاق هستند و اشاره‌ای گذرا به زندگی‌هایی که متأسفانه به دلایلی سطحی و بی‌اهمیت از هم می‌پاشند یا به قهر و کدورت می‌انجامند..

  • منیره کامران

مشاوره حقوقی رایگان با چاشنی طنز تلخ

منیره کامران | چهارشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۲، ۰۵:۱۰ ب.ظ

مشاوره حقوقی رایگان با چاشنی  تلخ

مشاوره حقوقی رایگان


سوال : با توجه به اینکه مهریه همسر من حدود 500 میلیون تومان است ولی دیه او فکر کنم یه 90 میلیونی باشد لذا به نظر شما بهتر نیست که به جای پرداخت مهریه اش با خودرو از روی او رد شوم و سپس دیه اش را بپردازم؟

پاسخ : مسلم است که بهتر می باشد فقط نباید فراموش کنید که گاهی عزرائیل هم از پس برخی زنان بر نمی آید پس به نفعتان است پس از رد شدن از روی همسرتان، مجددا دنده عقب گرفته و چندبار رفت و برگشت از رویش رد شوید و جهت محکم کاری چندتا دستی و تیکاف هم روی جسدش بکشید سپس با اورژانس تماس بگیرید!

سوال : به موجب ماده 179 قانون مدنی، شکار کردن موجب تملک است پس چرا آقای قاضی، پسران پولداری که توسط من شکار شده اند را به تملک من در نمی آورد؟

پاسخ : مقصود از شکار، استفاده از تیر مخصوص کمان یا تیر اسلحه می باشد و استفاده از سلاح چشم و تیر نگاه جهت شکار شامل این ماده نمی شود. مضافا اینکه شکار شامل حیوانی می شود که ذاتا حیوان است نه انسانی که با دیدن چشم و ابروی شما خر شده!

سوال : یکساعت پیش، عاقد از طریق اینترنت و چت روم، در حال جاری کردن صیغه عقد دائم من و پسر مورد علاقه ام که در شهر دیگری زندگی می کند بود که درست در لحظه ایکه من می خواستم جواب بله را بدهم بواسطه خرابی خطوط، دیسکانکت شدم. حالا تکلیف صیغه نیمه کاره ما چیست؟

پاسخ : شما فقط باید بروید و دعا کنید که در فاصله دی سی شدن تا کانکت مجددتان، هیچ دختری از دخترانیکه در اد لیست یاهوی پسر مورد علاقه تان حضور دارند، آن نشده و پی امی حاوی لفظ « بله » برای او نفرستند وگرنه عجالتا باید باز هم سال ها صبر کنید تا شاید دوباره تقی به توقی بخورد و یکنفر حاضر به ازدواج اینترنتی و آنلاین با شما گردد.


  • منیره کامران

دانستنی های احضاریه

منیره کامران | چهارشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۲، ۰۴:۴۵ ب.ظ

یکی از اصطلاحات حقوقی که شاید اسم آن را بسیار شنیده باشید احضاریه و اخطاریه است امروز شما را با احضاریه آشنا می کنم.

احضار‌ از ‌لحاظ ‌لغوی ‌به ‌معنای ‌حاضر‌ساختن، حاضرکردن ‌و فراخواندن می‌‌باشد.

اصطلاحاً احضار به ‌فراخواندن ‌کسی (اعم از مدعی‌علیه یا هر کس ‌از قبیل‌ گواهان ‌و غیره) برای ‌حضور در نزد قاضی جهت پاسخگویی استنطاقی (بازجویی) یا قضایی، گفته می‌‌شود.

چنانکه ملاحظه می‌‌شود‌ احضار در اصطلاح حقوقی از معنای لغوی آن فاصله گرفته است‌. چنانکه بنابر‌ معنای لغوی ‌احضار به معنای حاضر‌ساختن فرد است، حال آنکه در اصطلاح حقوقی مُراد از احضار، طلب ‌حضور می‌‌باشد و عمل حاضرساختن در مرحله‌ای دیگر است.

در ‌فقه اسلامی از دیرباز این اصطلاح به دو معنای طلب حضور (درخواست حضور) و نیز حاضرکردن به کار رفته ‌است که درخواست حضور ‌بیشتر از طریق مراجع قانونی انجام می‌‌شود.


احضار در معنایی عام، برای حاضرکردن امری اعم از اشخاص‌ و اموال به کار می‌‌رود و در امور مدنی ‌و ‌جزایی بیشتر به فراخواندن‌ اشخاصی مانند مدعی‌علیه (خوانده) یا نماینده او، و شاهد از سوی دادگاه یا مرجع صلاحیت‌دار دیگر اطلاق می‌‌شود. اگر احضار مدعی‌علیه ‌ممکن باشد، احضار او بوسیله دادگاه الزامی است، و هزینه آن، بر عهده کسی است‌ که ‌خواهان احضار است.

دستور به حاضر شدن ‌و فراخواندن شخص یا اشخاص به عنوان مظنون یا متهم ‌و یا شاهد و مطلع به وسیله بازپرس، برای ادای توضیحات یا بازجویی‌ و هر امر لازم دیگر در نزد ایشان و در زمان معین‌، احضار اشخاص گویند و به وسیله ابلاغ ورقه احضارنامه صورت می‌گیرد. در برخی موارد احضار متهم، نتیجه عدم توجه به احضار دادگاه و عدم حضور، صدور ‌دستور جلب‌ است.

اگر مدعی‌علیه بدون دلیل حاضر نمی‌شود، قاضی می‌تواند او را جلب‌ و نیز تعزیر کند و اگر به دلایلی همچون بیماری و حبس‌ و... حضور خوانده (مدعی‌علیه) ممکن‌ نباشد، اگر در آن محل، حاکم یا قاضی باشد به ‌او نیابت داده می‌‌شود و اگرنباشد، قاضی فرد صالحی را به جانشینی خود می‌‌فرستد تا در همان محل، داوری کند.

فرق احضار و اخطار آن است که اخطار بیشتر در امور مدنی صادر و ابلاغ می‌‌شود و اخطار در موضوع به معنای یادآوری امری به فرد ‌یا ‌افرادی در ‌پرونده‌های حقوقی است؛برعکس‌ احضار جنبه امری، اطلاعی ‌و اعلامی دارد و ضمانت اجرایش صدور«دستور جلب»می‌باشد.

احضار شاهد

طبق ماده242 ق‌.آ.د.م؛دادگاه می‌‌تواند‌ به درخواست یکی از اصحاب دعوا، همچنین در صورتی که مقتضی بداند گواهان را احضار نماید. در ابلاغ احضاریه، مقرراتی که برای ابلاغ اوراق قضایی تعیین شده، رعایت می‌‌گردد و باید حداقل یک هفته قبل‌ از‌ تشکیل به گواه یا‌ گواهان ابلاغ شود. ماده243 همین قانون می‌‌گوید: گواهی که برابر‌ قانون احضار شده، چناچه در موعد مقرر حضور نیابد، دوباره احضار خواهد شد.

اگر رسیدگی بر اساس شکایت شاکی باشد و شاهدی را معرفی نماید که دادگاه علم به شاهد گرفتن در هنگام وقوع جرم داشته باشد ‌و یا احقاق حق متوقف بر‌ شهادت شاهدی باشد که دادگاه علم به شاهد ‌بودن وی دارد ‌و یا تحقیق به جهت ارتباط جرم با امنیت و نظم عمومی باشد، دادگاه دستور به حضور (احضار) شاهد می‌‌دهد. هر یک از شهود تحقیق و مطلعین باید در موعد مقرر حاضر شوند، در صورت عدم حضور برای بار دوم احضار می‌‌گردند، چنانچه بدون عذر موجه حضور ‌نیابند، به دستور دادگاه جلب می‌‌شوند.(ماده159 ق.آ.د.ک).

فرق احضار و اخطار آن است که اخطار بیشتر در امور مدنی صادر و ابلاغ می‌‌شود و اخطار در موضوع به معنای یادآوری امری به فرد ‌یا ‌افرادی در ‌پرونده‌های حقوقی است؛برعکس‌ احضار جنب? امری، اطلاعی ‌و اعلامی دارد و ضمانت اجرایش صدور«دستور جلب»می‌باشد.
احضار متهم

هنگامی که قاضی دلایل کافی را طبق ماده124 ق.آ.د.ک در اختیار داشته باشد، می‌‌تواند ‌متهم را احضار کند.(مستنبط از ماده 112 ق.آ.د.ک) اشخاصی که حضور پیدا نکرده و گواهی عدم امکان حضور هم نفرستاده باشند به دستور قاضی جلب می‌‌شوند(ماده127 ق.آ.د.ک). قاضی می‌‌تواند در موارد زیر بدون اینکه احضاریه فرستاده باشد، دستور جلب متهم را صادر‌ نماید:

الف)در جرایمی که مجازات قانونی آنها، قصاص، اعدام ‌و قطع عضو باشد.

ب)متهمینی که محل اقامت یا شغل و کسب آنها معین نبوده و‌ اقدامات قاضی برای دستیابی به متهم به نتیجه نرسیده باشد.(ماده118 ق.آ.د.ک)

احضار برای سازش

طبق مواد 186 و 187 ق.آ.د.م؛ هر کس می‌‌تواند در مورد هر ادعایی از دادگاه نخستین به طور کتبی در خواست نماید که طرف او را برای سازش دعوت کند. ترتیب دعوت برای سازش همان است که برای احضار خوانده مقرر است ولی در دعوت‌نامه باید ‌قید گردد که طرف برای سازش به دادگاه دعوت می‌‌شود.

هر گاه بعد از ابلاغ دعوت‌نامه طرف حاضر نشد دادگاه مراتب را در صورت‌مجلس قید کرده و به درخواست کنند?‌ سازش برای اقدام قانونی اعلام می‌‌نماید.(مستنبط از ماده19ق.آ.د.م).

احضار کارشناس

طبق ق.آ.د.م؛ دادگاه می‌‌تواند رأساً به درخواست هر یک از اصحاب دعوا قرار ارجاع به کارشناس را صادر نماید در قرار دادگاه، موضوعی که نظر کارشناس نسبت به آن لازم است و نیز مدتی که کارشناس باید اظهار عقیده کند، تعیین‌می‌گردد.

در صورت لزوم تکمیل تحقیقات با اخذ توضیح از کارشناس، دادگاه موارد تکمیل و توضیح را در صورت‌مجلس منعکس و به کارشناس اعلام و کارشناس را برای ادای توضیح دعوت می‌‌نماید. در صورت عدم حضور، کارشناس جلب خواهد شد.(ماده263 ق.آ.د.م)

احضار برای اتیان سوگند

در مواردی که صدور حکم دادگاه منوط به سوگند شرعی می‌‌باشد، دادگاه به درخواست متقاضی، قرار اتیان سوگند صادر کرده و در آن، موضوع سوگند و شخصی را که باید سوگند یاد کند تعیین می‌‌نماید.در صورتی که طرفین حاضر نباشند، دادگاه محل ادای سوگند تعیین وقت نموده و طرفین را احضار می‌‌نماید، در احضار‌نامه علت حضور قید می‌گردد.(ماده 282 ق.آ.د.م).بعد از صدور قرار اتیان سوگند، در صورتی که شخصی که باید سوگند یاد کند حاضر باشد، دادگاه ‌در همان جلسه سوگند می‌‌دهد و در صورت عدم حضور تعیین وقت نموده، طرفین را دعوت می‌‌کند. اگر کسی که باید ‌سوگند یاد کند بدون عذر موجه حاضر نشود و یا بعد از حضور از سوگند امتناع نماید نکول محسوب و دادگاه اتیان سوگند را به طرف دعوا رد می‌‌کند و با اتیان سوگند، حکم صادر خواهد شد وگرنه دعوا ساقط‌ می‌‌گردد. در برگ احضاریه جهت حضور و نتیجه عدم حضور باید قید گردد.(ماده286 ق.آ.د.م)

اتیان سوگند باید در جلسه دادگاه رسیدگی کنندهبه دعوا انجام شود. در صورتی که اداکننده سوگند به واسط? عذر موجه نتواند در دادگاه حضور یابد، دادگاه حسب‌ اقتضای مورد، وقت دیگری برای سوگند معین می‌‌نماید یا دادرس دادگاه نزد او حاضر می‌‌شود یا به قاضی دیگر نیابت می‌‌دهد تا او را سوگند داده و صورت‌مجلس را برای دادگاه ارسال کند و بر اساس آن رأی صادر می‌‌نماید.(ماده288 ق.آ.د.م).

بنابراین احضاریه در پنج مورد اتفاق می افتد برای اینکه از نگرانی هایتان کم کنید اول به علت حضور که در برگه احضاریه درج شده است نگاه کنید تا متوجه شوید برای کدام یک از پنج مورد بالا احضار شده اید.

 

  • منیره کامران

110 قاعده حقوقی

منیره کامران | چهارشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۲، ۰۴:۴۲ ب.ظ

۱-قاعده ائتمان

متن : « الامین لا یضمن » یا « لیس علی الامین الاالیمین »

یعنی: امین ضامن نیست . یا بر امین چیزی جز سوگند لازم نیست .

( القواعد الفقهیه ، ج 2، صص 4 تا 16- ماده 614 و613 قانون مدنی )


  • منیره کامران

یک عضو هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی گفت: مادر شدن حق زوجه است و می‌تواند تعهد بدهد که از این حق استفاده نمی‌کند. 

به گزارش خبرنگار حقوقی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، آیت‌الله دکتر سید مصطفی محقق داماد طی سخنانی در همایش سالیانه ''اخلاق و حقوق باروری با رویکرد چالش‌ها و راهکارهای رحم جایگزین'' به موضوع شروط نامشروع اشاره و تصریح کرد: شرط نامشروع، شرط ظالمانه است. یعنی شرطی که خلاف موازین انسانی و کرامت بشری باشد. 

  • منیره کامران

معامله به قصد فرار از دین

منیره کامران | چهارشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۲، ۰۴:۳۲ ب.ظ

حیله بدهکار برای فرار از پرداخت دین باعث از بین رفتن امنیت حقوقی و سستی اعتبار در روابط بازرگانی می شود. دارایی بدهکار پشتوانه التزام های مالی او است و طلبکار بر مبنای همین وثیقه عمومیبه او اعتماد میکند. پس اگر متعهد بتواند به اختیار، پشتوانه بدهیهای خود را از بین ببرد، نه تنها زیانی ناروا به طلبکاران میزند بلکه امنیت داد و ستد و اعتماد اجتماعی را متزلزل میکند. پس بی توجهی قانونگذار به این موضوع، باعث میشود که بدهکار با خارج ساختن اموال از دارائی خود، حقوق بستانکاران را مورد خدشه قرار دهد.

  • منیره کامران